نگرش نوین سایت شرف شمس به حکیم

طبیب یا پزشک یا دکتر  متکی به دانش دانشگاهی است که درآن تجربه مستطر است

 حکیم متکی به شعور وحکمت الهی است که در آن فرمان الهی مستطر است که توسط ملائک اجرا می شوددرک وشعور وآگاهی ورای اطلاعاتی است که اکثرمردم عوام یا متخصصین دارند

اکثرطبیبان یا پزشکان یادکترها (Doctor) بدون توجه به هاله بیمارو نوع مزاج؛بیماری راازطریق پرسش وپاسخ وتجربه تشخیص داده ونسخه می دهند درصورتی که پدر طب دنیا وروزبهداشت جهانی روزتولد این کیم بزرگوار ایرانی بنام حکیم ابن سینااست که باتوجه به هاله بیمارو نوع مزاج بیماری مرض را تشخیص می داد.این حکیم بزرگوار بدون برق وبدون سیتی اسکن وMRI افراد را با شاقول با سنگ دُرّ یا کریستال  بیماران خود را اسکن  scan می نمود.جالب اینجاست که اکثر کتب ابن سینا که در خارج تدریس می شود در ایران موجود نیست رنج اینجاست.یکی از کتاب های ابن سینا که از یکی ازموزه های اروپا توسط یک دانشند آمریکائی آلمانی تبار به سی زبان چاپ شد  رابه زبان رقالی در کشور برزیل پیداکردم

بهترین و منطقی ترین روش ابن سینا این بود که ابتدا هاله بیمار را اسکن می نمود سپس طبع و مزاج بیمار را شخیص می داد.در حالت طبیعی، اخلاط اربعه در بدن هر شخص سالمی باید به حالت تعادل باشد تا زندگی و ادامه  حیات او مقدرر باشد. با مطالعه اخلاط اربعه به طور جداگانه وتنظیم آنها تمام بیماری ها غیراز شکستگی ومرگ درمان می شود

ابن سینا ازسنگ های سیترین  آمتیست  کواتز  لاجورد  عقیق  برای درمان استفاده می کرد رنگ هر سنگ حکمتی دارد؛خداوند متعال این همه تنوع سنگی را بی حکمت خلق نکرده است.

خاک وسنگ وآب و باد وگیاهان حاوی شعور هستند ولی قرص های شیمیائی حاوی شعور نیستند.

اگربخواهیم شعور ماده را تعریف کنیم باید آن رااز همیوپاتی شروع کنیم که دانشمندی در آلمان ازشعور آب برای درمان استفاده کرذ وهنوزهم می کنند ولی کافیست بدانیم شعور حاوی فرمان اجرائی است (Command Base) 

یک  پزشک با علم مداوا می کند که دانش محض است درصورتی که حکیم با حکمت درمان می کند که شعور وآگاهی فراتر از علم است.

یک پزشک به بیمار دیابتی خود داروی انسولین بی شعور ترزیق می کند تا کمبود انسلون خون را جبران کند وسلول خون وپانکراس وقتی می بیند برایشان انسلین تأمین شده دیگر تولید انسلین نمی کند و کم کم تولید انسلین در بدن ازبین می رود درصورتی که حکیم با استفاده از داروی حاوی شعور نظیر همیوپاتی یا سنگ درمانی یا گیاه درمانی که حاوی شعور وآگاهی هستند کاری با بیمار دیابتی می کند که سلول خون شعور پیدا کرده پانکراس وادار به تولید انسولین شودبه همین منوال شیمی تراپی شعور به سلول سرطانی نمی رساند که به سلول سرطانی دستور دهد تکثیر نکن درصورتی که در حکمت حکیم ابن سینا هزار سال پیش به سلول دستور می داد تکثیر نکن وبا سنگ کریستال کوارتز منشوری شکل طبیعی فرد را بدون برق ودستگاه اسکن می کرد درصورتی که امروزه پزشکان محترم ودانشمندی که از شاقول ابن سینا کوچک ترین اطلاعی ندارند با استفاده از سیتی اسکن و ام آر آی به بیمار سرطانی می گویند 6 ماه دیگر بیشتر زنده نیستی ونمی دانند روز بهداشت جهانی روز تولد حکیم ابن سینا است واو با سنگ سیترین و کوارتز وآماتیست و.... سنگها ی دیگر وگیاهان داروئی از طریق حکمت بیماران را درمان می کرد.

سنگهاکه مادر سایت شرف شمس توضیح داده ایم و،گیاهان وآب تا زمانی که واکنش شیمیائی روی آنها انجام نگرفته است متصل به ملکوت خود در آسمانهای هفتگانه می باشند واز آنجا کنترل وهدایت شده وفرمانی نظیر بهبودی وشفا بخشی وسلامتی صادر واجرا می کنند،ولی اگر کوچک ترین واکنش شیمائی روی آنها انجام کیرد شعور خود را ازدست می دهند ولی خواص وویتامین دست نخورده باقی می ماند دانش شفا بخشی بر دو نوع است:

الف: علم مادی وشیمیائی ماده که توسط علم زمینی که با کسب دانش دانشگاهی مجازی بدست می آید وپزشکی نام دارد حاصل می شود

ب: علم معنوی یا حکمت ملکوتی ماده که توسط علم آسمانی مربوط به عالم ملکوت وجبروت (عالم امر کن فیکونی)که ازنظر قدرت مافوق علم مادی وعلم زمینی است که با تفکر وتدبّر تا 1000 سال پیش دراوج رواج بوده ولی بمرور بشرآن حکمت فرا تر از علم را ازدست داده و پزشکی را جانشین آن نموده وامروزه بکلی با حکمت بیگانه است طوری که به آن می گوید طب مکمل یا پزشکی جایگزین alternative medicine

در پزشکی درمان با قرص وموادشیمیائی که شعور آن ازبین رفته ولی پر از خاصیت و ویتامین ومخدر است توسط علم زمینی پیش پا افتاده پزشکی تجویز می شود درصورتی که درنوع درمان با علم ملکوتی ماده؛ درمان با حکمت مافوق وصف از عالم امر صورت میگیرد که از جمله آن علوم می توان از شفا بخشی با پولاریتی درمانی وچاکرا درمانی وطب سوزنی و آبدرمانی ومغناطیس درمانی وسنگ درمانی و همیوپاتی و28 درمان نامتعارف دیگر نظیر آب درمانی می توان نام بردنام برد

ملکوت تمام اعضاء وجوارح جسم انسان که روی زمین است در آسمان برنامه وطرح ریزی وفرمان داده می شود عالم ملکوت درواقع عالم امر کن فیکونی است یعنی عالمی است که میگویند بشو می شود بدون اتلاف وقت،درعالم زمینی ما با عقل وفهم سروکارداریم درصورتی که در عالم ملکوت ما با ادراک وشعور وآگاهیسرو کار داریم.

در داخل بدن کانالهای نورانی بیشماری وجوددارند بنام مردین meredian که آگاهی وشعوررا به تمام سلول ها و جوارح میرسانند؛ درست عین رگها که تغذیه خون را به تمام جوارح میرسانند یا مانند سیستم اعصاب که فرمان را به جوارح میرسانند

دراطراف بدن 360 مراکز دریافت وارسال نور یا شعور وآگاهی وجود دارد که شعور وآگاهی الهی را از هستی وآسمانهای ملکوت وجبروت وعالم امر دریافت نموده وبه تمام کاناهای نورانی فوق وملکوت جوارح میرسانند، این 360 مرکز که چاکرا نام دارد همچون آنتن های گیرنده وفرستننده هستند که مهم ترین آنها هفت چاکرای اصلی هستند که از تلاقی 14 کانالهای نورانی فوق الذکر بدست می آید.

برای مثال شیخ بهائی عارفی بود که هم از جکمت خبر داشت هم جان وروح وروان وجسم  او کتابی دارد بنام سرالمستطرکه راز شرف شمس ورموز نجوم واعداد را در آ شکافته که هنوز بشریت چون به آن درجه تز حکمت نرسیده منکر حقایق علم نجوم واعداد وشرف شمس وهاله بینی می شود

پاکسازى هاله:
عشق، محبت، گذشت، دستگیری از دیگران و بخشیدن دیگران همگی هاله مارا پاک می کند. خیلی ساده از همین فرمول می توانیم به طرز حیرت انگیز هاله خودمان را پاکسازی کنیم. این نه تنها هاله را پاکسازی می کند بلکه معنویت و حقیقت را در ما تعالی می دهد. بسیاری از کار هایی که ما در طول روزمره انجام می دهیم هاله ما را تیره و منفی می کند. با افراد منفی نشستن با کسانی که گیج و منفى زندگی می کنند، با کسانی که امید به زندگی ندارند اگر ارتباط تنگاتنگ داشته باشیم هاله مارا منفی می کند. شنیدن غیبت از زبان دیگران، شنیدن فحاشی از زبان دیگران. شنیدن صدای توهین آمیز از غریب و خودی. شنیدن آوازی که هیچ سود و مقصدی ندارد و سرتاسر فحش های زشت و زننده است همگی هاله مارا به سمت تیرگی خواهد برد. این انرژی های منفی به میدان انرژی ما و حتی سلول های بدن آسیب میزند و باعث می شود که در ارتعاشی پایین بمانیم. ارتعاش پایین یعنی ما به این جایگاه تعلق نداریم. جایگاهی که مختص عشق و نور و حقیقت نیست.هر چیزی که در اطراف ما ارتعاش منفی دارد و از وجود به ما ضربه می زند بایستی پاکسازی شود. کسانی که عشق را قبول نمی کنند به هاله ما ضربه می زنند.. کسانی که اضطراب دارند از انرژی ما می دزدند. دیدن فیلم های بدون پشتوانه معنوی، از قبیل منفی، جنگی، ترسناک و از این قبیل فیلم ها همگی از هاله ما انرژی می گیرند. عکس های منفی، پوستر های منفی همگی باعث از بین رفتن انرژی در هاله ما می شوند و فرکانس ما را پایین می آورند. به موسیقی هایی که مفهوم دلنشین و پند آموز ندارند، گوش ندهید. هر جا که هستی سعی کن که جان و حقیقت جان خود را از آن سو دور کنی. شیطان دوست دارد که همیشه تو در پایین ترین فرکانس باشی و اینچنین هیچ کس میل به بزرگ شدن ندارد و شیطان روز به روز قدرتمند تر خواهد شد. نور فقط در نور می تواند باشد و تاریکی در تاریکی. مثل این است که انسان با پای شکسته بخواهد کوهنوردی کند. با پای شکسته باید در خانه نشست. گویی شیطان دوست دارد پای همه ما شکسته باشد
یادمان باشد که جای دیگری برای زندگی کردن و برای وجود داشتن هست. نه تنها یک جا بلکه هزاران جایگاه و افق های تازه پیش روی هر کدام از ماست شاید به همین جهت است که مرتبا تأکید می شود که هر روز خودمان را پاک کنیم..